امروز: جمعه ۱۴۰۴-۰۴-۲۰


Friday 11 July 2025
11-Jul-2025 17-محرم-1447
TEHRAN WEATHER

وقتی الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند؛ از موشک تا منشن، از جبهه تا هشتگ

تهران - با هر بحران، دوگانه‌ای تازه در شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد؛ این‌بار حمله رژیم غاصب صهیونیستی به ایران، فضای مجازی را به میدان روایت‌های متقابل بدل کرد، اما آنچه این دوگانه‌ها را تشدید می‌کند، نه صرفاً اختلاف‌نظر شهروندان، بلکه الگوریتم‌هایی است که برای درگیری طراحی شده‌اند، این گزارش، پرده از نقشی برمی‌دارد که پلتفرم‌ها در دوگانه سازی و دامن‌زدن به شکاف‌های اجتماعی ایفا می‌کنند.

دیدبان شمال:

حمله اخیر رژیم صهیونیستی به ایران را نمی‌توان صرفاً در قالب درگیری‌های نظامی تحلیل کرد، ماجرا فراتر از بمباران زیرساخت‌ها و پاسخ‌های موشکی بود، این نبرد، یک چهره پنهان و پیچیده‌تر با عنوان عملیات روانی و جنگ روایت‌ها در فضای مجازی نیز داشت.

همزمان با شروع حملات در شبکه ایکس، اینستاگرام و دیگر شبکه‌های اجتماعی، حجم عظیمی از محتوا با سرعتی باورنکردنی منتشر شد، واکنش کاربران دوقطب واضح داشت؛ کسانی که با شور وطن‌دوستانه از دفاع ایران مقابل تجاوز آشکار اسرائیل حمایت می‌کردند و کسانی که با نگرانی از گسترش جنگ هشدار می‌دادند، اما نکته اساسی اینجاست که هیچ‌کدام صدای طرف مقابل را به‌درستی نمی‌شنیدند.

دلیل این نشنیدن صرفاً اختلاف‌نظر نبود؛ بلکه نوعی مهندسی پنهان در پسِ تجربه آنلاین ما قرار دارد، الگوریتم‌هایی که تصمیم می‌گیرند چه ببینیم و چه نبینیم، به‌ سراغ پشت‌پرده‌ این سیستم‌ها می رویم تا اثرات اجتماعی و روانی آن را بررسی کرده‌ تا روشن‌ کنیم ابزارهای مجازی، الگوریتم‌ها و حتی “هوش مصنوعی” چطور بی‌صدا بر انسجام اجتماعی ما تیغ می‌کشد.

انسجامی که البته در روزهای سخت جنگ تحمیلی ۱۲ روزه بیش از پیش تقویت و فراتر از پدافندهای نظامی مقابل بمباران موشکی و خبری دشمن از کشور حراست کرد، اما حفره‌هایی هم داشت که لازم است آسیب شناسی شوند.

 

وقتی الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند؛ از موشک تا منشن، از جبهه تا هشتگ

 

الگوریتم چیست و چرا باید نگرانش بود؟

الگوریتم‌ها مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های برنامه‌نویسی‌ هستند که تعیین می‌کنند شما در سکوهایی همچون اینستاگرام، اکسپلور، تایم‌لاین توییتر یا صفحه ویدیوهای پیشنهادی یوتیوب، دقیقاً چه چیزهایی ببینید، آن‌ها به‌جای نمایش همه‌جانبه‌ محتوا، تصمیم می‌گیرند کدام مطالب احتمالاً باعث می‌شوند بیشتر در پلتفرم بمانید.

چیزی که الگوریتم‌ها به آن پاداش می‌دهند، محتوای پرواکنش است؛ نه صادقانه‌ترین یا متعادل‌ترین محتوا، محتواهایی که باعث عصبانیت، هیجان، ترس یا تنش شوند، بیشتر دیده می‌شوند، بیشتر بازنشر می‌شوند و بیشتر تولید می‌شوند.

نتیجه این فرآیند، اتاق‌های پژواک (Echo Chambers) است؛ جایی که کاربران فقط صداهایی را می‌شنوند که بازتابی از دیدگاه‌های خودشان است، در چنین فضایی کسی واقعاً “دیگری” را نمی‌بیند؛ بلکه فقط کلیشه‌ای اغلب تحریف‌شده و تهدیدآمیز را از دیگری تجربه می‌کند.

 

وقتی الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند؛ از موشک تا منشن، از جبهه تا هشتگ

 

تجاوز رژیم صهیونیستی و فوران روایت‌ها

به محض انتشار خبر حمله، طوفان توییت‌ها، پست‌ها و به اصطلاح استوری‌ها آغاز شد، گروهی با هشتگ‌هایی مثل #سیلی_سخت، #ایران_مقتدر، #انتقام_سخت، صحنه‌هایی از موشک‌باران پاسخ ایران را منتشر و از قدرت نظامی کشور دفاع می‌کردند، در طرف دیگر، کاربرانی بودند که با هشتگ‌هایی مثل #نه_به_جنگ، #مردم_قربانی، یا #صدای_صلح، به پیامدهای انسانی جنگ هشدار می‌دادند.

اما عجیب این بود که هر دو طرف، پست‌هایی از جنس خودشان را بیشتر می‌دیدند، الگوریتم‌های توییتر و اینستاگرام با توجه به تاریخچه لایک، اشتراک‌گذاری و تعامل کاربران، محتواهایی از همان جنس فکری قبلی را به آن‌ها نشان می‌دادند.

در چنین فضایی نه‌فقط گفت و گو رخ نخواهد داد، بلکه دوگانه‌سازی شدیدی شکل گرفته و یا ژرفای آن بیشتر می‌شود؛ هر گروه، گروه دیگر را نه صرفاً منتقد، که تهدیدی برای موجودیت خود تلقی می‌کرد.

این همان چیزی است که عملیات روانی دشمنان ایران به خصوص جبهه سایبری مخالفان و صهیونیست‌ها دقیقاً روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ تشدید گسل‌های اجتماعی با کمک بسترهای هوشمند و ظاهراً بی‌طرف.

 

وقتی الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند؛ از موشک تا منشن، از جبهه تا هشتگ

 

وقتی گفت و گو می‌میرد

کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی در گفت‌وگو با ایرنا گفت: دوقطبی‌ها همیشه در جوامع وجود داشته‌اند، اما شبکه‌های اجتماعی آن‌ها را از یک پدیده عادی، به یک نظام ساختاریافته تبدیل کرده‌اند.

به گفته محمد محتاطی، در گذشته، شما در یک قهوه‌خانه، یک مدرسه، یا حتی در خانه با افراد مختلف‌الفکر روبرو می‌شدید، اما امروز، فضای مجازی شما را فقط با کسانی مواجه می‌کند که شبیه شما فکر می‌کنند یا کسانی که عمداً طوری به شما معرفی می‌شوند که از آن‌ها چندان خوشتان نیاید.

او معتقد است این دوگانه‌سازی، فرآیند گفت و گو را از ریشه مختل می‌کند، وقتی فقط صدای خودت را می‌شنوی، گمان می‌کنی اکثریت با تو هستند، وقتی صدای مخالف را فقط در قالب توهین‌آمیز و افراطی می‌ شنوی، او را خطرناک می‌پنداری، این وضعیت جامعه را آماده یک تقابل در دنیای واقعی هم می‌کند؛ تقابلی که ریشه‌اش در الگوریتم‌ها و نه در متن واقعیت است.

 

وقتی الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند؛ از موشک تا منشن، از جبهه تا هشتگ

 

وقتی عددها علیه حقیقت صف می‌کشند

علیرضا یوسفی پژوهشگر علوم داده و هوش مصنوعی نیز در پاسخ به این پرسش که آیا الگوریتم‌ها بی‌طرف هستند به ایرنا گفت: الگوریتم‌ها نه خیر و شر می‌فهمند، نه حق و باطل، آن‌ها فقط می‌دانند چه چیزی باعث می‌شود کاربر بیشتر بماند، آنچه امروز داریم، تجاری‌سازی خشم و هیجان است، پلتفرم‌ها از درگیری ما سود می‌برند.

وی با اشاره به تجربه‌های جهانی ادامه می‌دهد: در آمریکا، شاهد رشد گروه‌های راست افراطی در بستر الگوریتم‌های یوتیوب بودیم، در هند محتوای ضداقلیت مذهبی از طریق واتساپ و فیسبوک گسترش یافت، در ایران هم همین روند وجود دارد، فقط به‌خاطر نبود نظارت شفاف و عدم تولید محتوای حرفه‌ای، این فرآیند خیلی خام و بدون تعادل جلو می‌رود.

این پژوهشگر هوش مصنوعی پیشنهاد می‌کند: نهادهای فرهنگی، رسانه‌ای و حتی آموزشی کشور، یک رویکرد چندلایه در قالب آموزش، شفاف‌سازی فنی و سیاست‌گذاری عمومی برای مقابله با این جریان اتخاذ کنند.

شکاف واقعی یا شکاف الگوریتمی؟

بسیاری از تضادهایی که ما در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم، در واقع شکاف‌های بزرگ‌شده هستند، مردم در فضای واقعی اغلب گفت‌وگو می‌کنند، در محل کار کنار هم می‌نشینند، در بحران‌ها کمک می‌کنند، اما فضای مجازی، به‌واسطه الگوریتم‌هایش، این شکاف‌ها را برجسته می‌کند و احساس تهدید را افزایش می‌دهد.

این بزرگ‌نمایی، مخصوصاً در شرایط بحرانی مثل حمله نظامی یا آشوب‌های امنیتی، به‌طرز خطرناکی جامعه را به لبه خشونت و افراط می‌برد، در چنین فضایی، روایت‌های خشن بیشتر دیده می‌شوند و روایت‌های میانه یا دعوت به گفت و گو به حاشیه رانده می‌شود.

 

وقتی الگوریتم‌ها تصمیم می‌گیرند؛ از موشک تا منشن، از جبهه تا هشتگ

 

ایرانی‌ها و همبستگی در بحران؛ واقعیتی فراتر از شبکه‌ها

در تضاد کامل با تصویری که شبکه‌های اجتماعی از یک ملت دچار تنش و شکاف ارائه می‌دهند، در لحظات بحران، ملت ایران بارها نشان داده که ظرفیت بی‌نظیری برای همدلی و همبستگی دارد.

در جریان زلزله بم، کرونا، سیل گلستان و حتی همین حمله اخیر، شهروندان از هر طبقه، قوم، زبان و گرایش سیاسی، برای کمک به یکدیگر پیشقدم شدند، کمک‌های مردمی، مشارکت در کمپین‌های خون‌گیری، حضور در صفوف همبستگی و تولید پیام‌های وحدت‌آفرین، نشان‌دهنده آن است که روح ایرانی، فراتر از آن چیزی است که الگوریتم‌ها می‌فهمند.

این ویژگی فرهنگی و تاریخی، سرمایه اجتماعی ایران است و رسانه‌های ما باید با روایت‌سازی هوشمندانه، آن را تقویت و بازنمایی کنند.

بازپس‌گیری فضا

امین امینی کارشناس رسانه و سواد رسانه‌ای درباره راه‌های مقابله با دوقطبی‌سازی به ایرنا گفت: ما باید به‌ جای جنگیدن با پلتفرم‌ها، ابتدا سواد رسانه‌ای عمومی را ارتقا دهیم، مردم باید بدانند چرا و چطور فقط برخی محتواها را می‌بینند، باید بفهمند که الگوریتم به‌دنبال حقیقت نیست، بلکه به‌دنبال واکنش است.

او تأکید می‌کند که شفافیت پلتفرم‌ها باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود، مردم باید بدانند الگوریتم‌های چه پلتفرم‌هایی افراطی هستند، چه شبکه‌هایی بیشتر در عملیات روانی مشارکت دارند و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد، در کنار آن، تولید محتوای حرفه‌ای، متنوع و متعادل توسط رسانه‌های داخلی ضروری است.

به گفته امینی، فیلترینگ و محدودسازی برنامه و تجربه شکست خورده ای است، او معتقد است: تجربه علمی نشان داده کاربران در نهایت به اشکال مختلف به محتواها دسترسی خواهند داشت، برای چنین اتمسفری سیاست گذاران باید در حوزه آموزش قدم بردارند زیرا جز خودمقاوم‌سازی در بستر سکوهای مجازی، باقی راهها بسیار پرهزینه، خسارت‌زا و نامطمئن است.

امینی خاطرنشان می‌کند: اگر ما محتوا تولید نکنیم، دیگران تولید می‌کنند، اگر روایت نسازیم، علیه ما روایت ساخته می‌شود، نباید گذاشت زمین بازی را فقط الگوریتم‌ها طراحی کنند.

آیا هنوز می‌توانیم گفت‌وگو کنیم؟

در جهانی که اطلاعات نه با نیت روشنگری، بلکه با هدف درگیرکردن جسمی و روانی ما پخش می‌شود، چاره‌ای جز آگاهی، گفت و گو و مراقبت نیست، شکاف‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم، همیشه به‌اندازه‌ای که به‌نظر می‌رسد عمیق نیستند، اما اگر به حال خود رها شوند، می‌توانند به شکاف‌های واقعی در جامعه تبدیل شوند.

الگوریتم‌ها دشمن ما نیستند، اما بی‌طرف هم نیستند، اگر درباره‌ آنها ندانیم، به‌راحتی ما را ابزار دوقطبی‌سازی، عملیات روانی و تضعیف اعتماد عمومی می‌کنند و شاید در پایان فقط یک سؤال بماند؛ آیا هنوز می‌توانیم با هم حرف بزنیم یا آن‌قدر از هم دور افتاده‌ایم که تنها صدای خودمان را می‌شنویم؟/ایرنا

لینک کوتاه مطلب : https://didbanshomal.ir/?p=27293

آخرین اخبار

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین اخبار